کاسکو یا طوطی خاکستری آفریقایی پرندهای محبوب در کشورهای اروپایی و بسیاری از کشورهای دیگر جهان است، علت محبوبیت این پرنده، هوش سرشار و قدرت سخنگویی و تقلید صدای این پرنده میباشد و شاید به یقین بتوان گفت که این پرنده بهترین پرنده تقلید کننده صدا در جهان میباشد که به راحتی میتواند بیش از صدها واژه را به خاطر سپرده و تکرار نماید وبا این کار باعث شادی و خوشحالی صاحبان خود گردد. این پرنده در محیط زیست طبیعی خود پرندهای خجالتی و ترسو است. طوطی خاکستری آفریقایی و یا به تعبیری دیگر کاسکو از سالیان دور به عنوان پرنده اهلی در قصرهای پادشاهان و خانههای طبقات مختلف مردم جامعه نگهداری میشدهاست و رومیان اولین ملتی در جهان هستند که در باره این پرنده مطالبی نوشتهاند.
این پرنده در اصل پرندهای وحشی است که در قاره آفریقا زندگی میکند و از قرنها پیش مورد توجه آدمی قرار گرفته و تلاشهای زیادی برای اهلی کردن و آموزش دادن پرنده صورت گرفتهاست.امروزه کاسکوها توسط پرورش دهندگان دست آموز شده و به پرندهای خانگی و سرگرم کننده و جالب تبدیل شدهاست با این حال به دلیل آنکه عملکردی غیر قابل پیش بینی دارند نباید به آنان زیاد اطمینان کرد.کاسکوهایی که از حیات وحش به جمع انسانها آورده میشوند نیازمند صبر و کوشش بسیار برای آموزش و تطبیق با محیط تازه هستند. کاسکوها بسیار قوی هستند در صورت عصبانیت میتوانند گاز بگیرند و یا پنجه بکشند.
این پرنده یکی از اعضای تبار پستاسی Psitacidac میباشد که همانند سایر طوطیان از بدنی استوار ولی نرم تشکیل شده به طوری که پرنده میتواند با منقار خود به راحتی به تمام اجزای بدن خود دسترسی داشته باشد و تا ۱۸۰ درجه سرخود را برگرداند. اندازه بدن طوطی خاکستری آفریقایی بسیار متفاوت است و در گونههای کوچک ۱۲ سانتی متر ودر گونههای بزرگ تا ۱۰۰ سانتی متر میرسد و وزن آن در حدود ۴۰۰ گرم است رنگ پر وبال آن خاکستری است و در نژاد کنگو رنگ دم آن سرخ رنگ است، دمگاه به رنگ خاکستری روشن و لبههای بال سیاه رنگ و پاها خاکستری تیره هستند. رنگ منقار پرنده سیاه و رنگ چشم پرنده بالغ زرد روشن و هردو جنس نر و ماده از نظر ظاهری شبیه به هم میباشند. این پرنده در طول زندگی زاد و ولد میکند و معمولاً در حدود ۵۰ تا ۶۰ سال عمر میکند.
طوطی خاکستری آفریقایی پرندهای تیز پرواز است و پروازی منظم دارد اما این پرنده قدرت جهتشناسی مناسبی ندارد و نمیتواند همانند کبوترها محل زندگی خود را جهت یابی نموده و به لانه بازگردد، از این رو پرورش دهندگان این پرنده باید توجه کافی داشته باشند که چنانچه پرنده از محل زندگی خود دور شد، نمیتواند به راحتی لانه و کاشانه خود را یافته و بدان بازگردد.
سه زیرگونه از طوطی خاکستری آفریقایی وجود دارد که این سه گونه عبارتند از:
گاهی به آن طوطی خاکستری کامرون نیز میگویند. برخی معتقدند که طوطی کامرون با طوطی کنگو تفاوت دارد اما در حقیقت تفاوت چندانی بین این دو وجود ندارد وبرخی از واردکنندگان وفروشندگان این پرندگان سعی میکنند با توجه به اندازه وتنوع رنگ پر وبال نامهای مختلفی برآنها بگذارند. آنان معمولاً طوطیهای مناطق مختلف را جمع آوری نموده ودر یک محموله جای میدهند وپس از رسیدن محموله به کشور مقصد، با توجه به رنگ پر وبال آنها اقدام به جدا کردن آنها به عنوان گونه کنگو ویا کامرون مینمایند. پر وبال پرنده به رنگ خاکستری ودم آن کاملاً سرخ است ورنگ دم در جوجههای کمتر از یک سال نیز سرخ با لبههای سیاه است که تیره گی لبههای پردم بعد از اولین پر ریزی ناپدید میشود. منقار پرنده کاملاً سیاه است. طول بدن ۳۰ تا ۴۵ سانتی متر وفاصله بین دو بال ۴۵ تا ۵۲ سانتی متر است. وزن بدن آن ۴۵۰ تا ۶۰۰ گرم است که گاهی اوقات به ۷۰۰ گرم نیز میرسد ودر حدود ۵۰ تا ۶۰ سال عمر میکند. پرندهای بسیار با هوش است وبرخی از دانشمندان هوش آن را به هوش بچه چهار ساله تشبیه کردهاند. قدرت زیادی برای تقلید صدای آدمی ندارد ولی قدرت خوبی برای برقراری ارتباط با آدمی از طریق صحبت کردن دارد. در مقایسه با سایر انواع طوطی نسبتاً آرام است و کمتر جیغ میزند.[۱]
طوطی خاکستری تیمنه، که نام علمی آن (Psittacus erithacus timneh) است و در محافل علمی به نام طوطی تیمنه معروف است ونام دیگری ندارد.این پرنده در سال ۱۸۴۴ توسط دانشمندی به نام فریزر Fraser شناسایی شد. پر وبال آن خاکستری است ودم آن نیز برخلاف طوطی کنگو، خاکستری سرخ فام است. منقار به رنگ تیره روشن ودر قسمت پایینی کمی به سفیدی میزند.طول آن از طوطی خاکستری کنگو کوتاه تر است ووزن آن ۲۵۰ تا ۴۵۰ گرم ودر حدود ۵۰ تا ۶۰ سال عمر میکند. این پرنده درجنوب گینه، سیرالئون، لیبریا واغلب مناطق غربی ساحل ایوری دیده میشود.قدرت تقلید صدای آن تفاوتی با طوطی خاکستری کنگو ندارد ولی قیمت آن ارزان تر است وشاید یکی از علل آن داشتن دم تیره رنگ است که جذابیت دم سرخ رنگ طوطی خاکستری کنگو را ندارد.آرام تر از سایر انواع طوطیان است و از سن پایین قادر به تقلید صدا میباشد.[۲]
با دقت در خصوصیات این سه گونه به راحتی میتوان دید که طوطی تیمنه از دو گونه دیگر کوچک تر است از این رو اندازههای مذکور در ذیل کاملاً بر آن منطبق نمیباشد. منظور از ذکر این اندازهها در این جا آشنایی خوانندگان با اندازه تقریبی این پرندهاست وقابل ذکر است که اندازه این پرندگان که در غرب قاره آفریقا زندگی میکنند با آنهایی که در شرق قاره آفریقا زندگی میکنند متفاوت است وباید افزود که طوطیهای خاکستری شرق آفریقا از لحاظ جثه بزرگ تر واز لحاظ وزن سنگین تر میباشند ودر هر سه گونه نامبرده تفاوتی بین نر و ماده پرنده وجود ندارد. البته معمولاً پرندههای نر جثهای بزرگ تر از پرندههای ماده دارند، اما از این خاصیت نمیتوان به طور قاطع استفاده کرد و چهبسا دیده شود که پرنده مادهای از پرنده نر بزرگ تر باشد، برخی از پرورش دهندگان معتقدند که چشم طوطی خاکستری ماده بیضی تر از چشم پرنده نر میباشد و صورت پرنده ماده روشن تر است، اما در حقیقت این مطالب برای تعیین جنسیت چنان مستند و مستدل نمیباشند
هوش و ذکاوت کاسکو
در حالی که تعیین میزان هوش در حیوانات و قضاوت درباره این که کدامیک از ذکاوت بیشتری برخوردار است عملاً کار دشواری است، اما بسیاری از دانشمندان معتقدند که راسته Psittaciformeها در بین پرندگان از این لحاظ شاخص میباشند. در این بین کاسکو با داشتن قوه ادراک بالاتر از بقیه قرار میگیرد. اصولاً در بین پرندگان طوطی کاسکو، طوطی کاکاتو و کلاغ به نظر باهوش تر میرسند. برخی معتقدند که کاسکو یک تقلید کننده کلمات نیست بلکه او قادر است که مفهوم واقعی کلمات را نیز درک نماید. از جمله کسانی که به این امر معتقدند و سخت از آن دفاع میکنند خانم دکتر آرین پیپربرگ است که در کتاب خود «مطالعاتی در باره آلکس» اظهار میدارد: «کاسکو قادر است مفهوم کلمات را به خوبی درک کند. این پرنده میتواند مفهوم صفر را درک نموده و عدم وجود یک چیز را کاملاً بفهمد». البته مطالب گفته شده بدین معنی نیست که مغز این پرنده شبیه به مغز انسان عمل میکند، بلکه منظور این است که این مغز میتواند برخی از مسایل منطقی را به یکدیگر مرتبط ساخته و در سطح بسیار پایین آنها را تجزیه و تحلیل نماید.
تغذیه
این پرنده از میوه جات، سبزیجات، دانه جات، غلات، میوههای مغز دار، خشکبار (نظیر پسته، گردو، بادام و فندق) و بذرگیاهان تغذیه میکند. در صورتی که از غذای آماده استفاده میکنید اطمینان حاصل کنید که این غذا مخصوص طوطیهای بزرگ باشد.
تولید مثل
پس از تشخیص طوطیهای نر و ماده، باید برای سازگار شدن آنها با یکدیگر، آنها را برای مدتی در دو قفس جداگانه در کنار هم نگهداری کرد تا به تدریج به یکدیگر عادت کنند و پس از مدتی با تهیه قفس بزرگ تر، هردوی آنان را به یک قفس منتقل نمود تا در کنار هم زندگی کنند.سازگاری یکی از عوامل بسیار مهم در تولید مثل کاسکو است. البته اگر تعداد زیادی کاسکوی نر و ماده در اختیار داشته باشید، بهتر است که انتخاب جفت را به عهده خود کاسکو بگذارید.جفتهای سازگار شده در کنار هم میمانند وبه همدیگر غذا داده وبه پر آرایی یکدیگر میپردازند.در شرایط طبیعی معمولاً طوطیها جفت خود را برای تمام طول زندگی انتخاب میکنند.از این رو بهتر است که پس از سازگاری طوطیهای نر و ماده، آنها را از همدیگر جدا نکنید و اجازه بدهید که در کنار هم زندگی کنند.
منابع
۱. پرورش، نگهداری وبیماریهای کاسکو :تألیف دکتر احسان مقدس، چاپ اول بهار ۱۳۸۷، انتشارات نیلوبرگ، تهران.
You and Your African Grey an introduction by Jane Hallander. This is a good article describing the differences in the sub-species of Greys, their personalities, and differences.
Isabel Never Told Me--When Isabel Sold Me--An African Grey That ... A light-hearted look at Greys by Maxilla Evans
Young RED African Grey Parrots ... Information and pictures on several birds.
Keeping African Greys
A Beginner’s Observations On Breeding African Grey Parrots by Laura Hamilton
The Joy And Anxiety Of A First Born by Gwen Williams
Breeding African Greys by Dennis Saydak
African Gray Parrot - link to the Pet Bird Page
Intelligence of African Grey Parrots - Dr. Irene M. Pepperberg, link to Proceedings of The International Aviculturists Society, January 11 - 15, 1995
To other links
بررسی CSF در تشخیص یا افتراق بین بیماریهای عفونی ، اتوایمیون ، التهابی ،خونریزی دهنده، انسدادی و نئوپلازی مورد استفاده قرار میگیرد .
روش : پزشک باید به دنبال نشانه هایی باشد که افزایش فشار داخل جمجمه را نشان میدهد( مانند ادم پایی)، یا تصویر برداری از جمجمه (CT یا MRI ) قبل از پونکسیون کمر انجام گیرد.CSF بایستی به روش استریل و با تعیین فشار CSF و ظاهر مایع بررسی گردد .
مطالعات روتین CSF شامل : مطالعات سلولی وتمایز سلولها ، تعیین میزان پروتئین ، قند و تستهای سرولوژیک برای سفلیس میباشد .
وقتی عفونت مد نظر باشد ارزیابی میکروبیولوژی شامل رنگ آمیری گرام ، کشت دادن برای باکتری ، قارچ ، یا مایکوباکتریوم و جداسازی آنتی ژن میکروبی ( مثل کریپتوکوکوس ، پنوموکوک ، مننگوکوک و هموفیلوس انفلونزا) بوسیله اگلوتیناسیون می باشد . وقتی حدس بر بیماریهای التهابی یا اتوایمیون باشد استفاده از باند های الیگوکلونال یا تعیین میزان IgG و آلبومین می تواند مفید باشد .
Qآلبومین : تخمین زدن میزان نفوذ پذیری سد خونی – مغزی BBB )سرعت انتقال آلبومین بین 2 بخش ) نیاز به 2 نمونه سرم و CSF برای آنالیز دارد .
Q ALB = CSF Alb × 10 3 n1< 0.9
Serum Alb
IgG index- : محاسبه مقدار تولید IgG in situ درCSF ( سنتز داخل تکال IgG ) نیاز به نمونه سرمی و CSF برای آنالیز دارد که بیشتر در بیماریهای مختلف مثل مولتیپل اسکلروزیس ، لوپوس روانی – عصبی و سفلیس افزایش می یابد.
روش دیگر بررسی تولید IgG در جا سنجش سرعت تولید IgG است .
اندازه گیری سرعت تولید IgG in situ از طریق بدست آوردن سرعت انتقال IgG و آلبومین از سد خونی – مغزی و در نظر گرفتن وزن مولکولی IgG و آلبومین است .
اغلب این روش محاسبه را پیشنهاد میکنند زیراکه شاخص تولید IgG آن معتبرتر
می باشد .
باندهای الیگوکلونال : نشان دهنده کلونی های محدود شده IgG توسط الکتروفروز با قدرت تجزیه بالا یا متمرکز سازی ایزوالکتریک می باشد .این تست نیاز به یک زوج نمونه سرم و CSF برای آنالیز دارد . باندهای الیگوکلونال در 90% بیماران با مولتیپل اسکلروزیس دیده میشود . این باندها همچنین در بیماران SLE ، سندرم بهجت عصبی ، سفلیس عصبی ، واسکولیت مغزی سندرم گلین باره و انسفالیتها افزایش
می یابد .
-مقادیر نرمال : نگاه کنید به جدول شماره 6 .CSF به صورت شفاف ، بیرنگ و بدون سلول می باشد . خون یاگلبولهای قرمز در خونریزی های داخل مغزی یا فضای زیر عنکبوتیه یا آسپیراسیون تروماتیزه دیده می شود . گزانتوکرومیا یا زرد شدن رنگ CSF نشان دهنده خونریزی است .
مقادیر غیر طبیعی : نگاه کنید به جدول شماره 6. پیگیری تستها باید به صورت انتخابی برای تایید حدس بالینی استفاده شود. درخواستهای همه تستهای CSF گران هستند و سبب گمراه کردن پزشک از تشخیص صحیح می گردد .
عوامل مخدوش کننده: یک آسپیراسیون تروماتیزه باعث تغییر در تعداد سلولها ، تخمین مقدار پروتئین ، قند ، شاخص IgG و مقدار آلبومین میشود .
موارد استفاده :
در بیماران مشکوک به مننژیت ، آنسفالیت ، خونریزی ساب آراکنوئید یاداخل مغزی ، سفلیس عصبی ، مولتیپل اسکلروزیس ، لوپوس عصبی–روانی ،واسکولیت CNS اولیه یا بیماریهای التهابی که CNS را درگیر می کند مثل سندرم بهجت و
سارکوئیدوز انجام می گردد .
ASO آنتی بادی علیه محصول خارج سلولی استوپتوکوک یا همولیزلیزینO است.
روش: اجرای یک تست سریع آگلوتیناسیون لاتکس روی اسلاید بطور شایعی یک روزه مورد استفاده می باشد. روشهای قدیمی بر اساس رقیق نمودن داخل لوله همراه همولیز RBC بوده اند.واحد Todd بعنوان تصویری که نشان دهنده همولیز داخل لوله بود به کار می رفت . در حالی که واحد بین المللی (IU) با استفاده از لاتکس سریع که امروزه استفاده می گردد معادلی برای واحد Todd می باشد.
مقادیر نرمال : مقادیر طبیعی کمتر از 240-200 IU ( بر اساس نوع آزمایشگاه متفاوت است) می باشد که از روش لاتکس استفاده میشود. براساس روشهای گذشته شاخص طبیعی در بزرگسالان کمتر از 240 واحد Todd و کمتر از 320 واحد Todd در کودکان بود.
موارد افزایش: با عفونت استوپتوکوکی پس از 5-4 هفته تیتر ASO به حداکثر خود می رسد( معمولا 3-2 هفته پس از شروع تب روماتیسمی حاد). در 90% بیماران با تب حاد روماتیسمی افزایش تیتر داریم در حالیکه پس از عفونت استروپتوکوک پوستی معمولا افزایش تیتر نداریم. ASO ممکن است در بیمارانی که هیپرگاماگلوبین دارند یا فعالیت ایمنولوژیک افزایش یافته است بصورت غیر اختصاصی بالا برود.
فاکتورهای مخدوش کننده: تیتر ASO با تغییر سن ، فصل و جغرافیای منطقه متغیر می باشد . مقادیر بالاتر در کودکان و در کسانی که در جاهای شلوغ زندگی میکنند و در آب و هوای معتدل شایعتر است . آلودگی سرمی وواکنش متقاطع با سارکولم عضله ندرتا می تواند نتایج مثبت کاذبی را به همراه داشته باشد.
موارد کاربرد:ASO همراه با دیگر آنتی بادی های ضد استرپتوکوکی نظیر آنتی DNAseB و Anti-NAse ، آنتی استرپتوکیناز ، آنتی هیالورونیداز برای نشان دادن شواهد عفونت استوپتوکوکی مفید می باشد.
مترادف ها :APL یا آنتی بادی آنتی کاردیو لیپین (ACL ) ، LAC ، تست مثبت کاذب بیولوژیک برای سیفلیس
توصیف : APL آنتی بادیهایی هستند که با فسفولیپید ها با بار منفی که شامل کاردیولیپین می شود ، باند میشود . LAC یک توصیف عملکردی از اختلالات در چندین تست هماتولوژیک است که اغلب در بیماران با APL دیده میشود. بیماران ممکن است همه یا فقط یکی از اختلالات آزمایشگاهی در ارتباط بالینی با سندرم APL را دارا باشند .
روش اجرا :آنتی بادیهای APL وسیله متد الیزا تشخیص داده می شوند . چندین تست ممکن است برای آشکار کردن آنتی بادیها ، نه فقط برای کاردیو لیپین بلکه برای فسفا تیدیل کولین و دیگر فسفولیپیدها با بار منفی نیز استفاده شوند . اگر چه چندین ایزوتوپ آنتی بادی ( مثلاً ایمونوگلوبولین (IgG , IgM, IgA (
می توانند فعالیت ACL را داشته باشند ، تیتر بالای ACL IgG قویاً با سندرم بالینی APL مرتبط می باشد. نشان داده شده است که بیشتر آنتی بادیهای ACL بیماریزا فعالیت اتصالی را تنها در حضور پروتئین دیگر سرم ، بتا-دو گلیکوپروتئین I (β2 GP-I ) دارا می باشند.
آنتی بادی هایی که با (B2GP-I) واکنش می دهند ممکن است برای تمایل تولید لخته (ترمبوتیک ) در بیماران با سندرم APL مهم باشد، زیرا آنها در میان بیماران با ACL غیر بیماریزا دیده نشده اند (مثلاً ACL ها بدون ارتباط مستقیم با سندرم APL بالینی ). بعلاوه برخی بیماران با سندرم APL بالینی ممکن است
آنتی بادی هایی داشته باشند که با (B2GP-I) باند شوند( بوسیله الیزا آشکار
می شوند) ولی با کاردیولیپین باند نمی شوند .
منظوراز LAC اختلالاتی است که در چندین تست انعقادی آزمایشگاهی دیده می شود . این نام از مشاهداتی گرفته شد که خون تعدادی از بیماران با لوپوس آهسته تر نمونه های طبیعی in vitro لخته می شود، این پیشنهاد کننده یک فاکتور
ضد انعقاد است . این نامگذاری غلط بوده زیرا نه تنها در بسیاری از بیمارانی که لوپوس نداشتند دیده شده بلکه این یافته آزمایشگاهی از نظر بالینی به جای تمایل خونریزی با تمایل به تشکیل لخته همراه می باشد . در فهم این پدیده یادآوری می شود که در انجام تستهای انعقادی درلوله آزمایش نیاز به اضافه کردن فسفولیپید با بار منفی برای تشکیل لخته بالقوه می باشد . آنتی بادی های APL که با این فسفولیپیدها باند می شوند، در توانایی آنها برای تشکیل لخته در لوله آزمایش تداخل می کند . بنابراین علیرغم ارتباط آنها با ترومبوز در بیماران، این آنتی بادی ها خواص ضد انعقادی را در آزمایشگاه ثابت می کنند. امروزه تست های متعدد آزمایشگاهی به طور گسترده مورد استفاده می باشند که وجود LAC را نشان می دهند. یک زمان ترومبوپلاستین نسبی (PTT) طولانی با یک زمان پروترومبین طبیعی( PT، اغلب اولین علامت از چنین اختلالاتی میباشد . اگر PTT با یک رقیق شدگی 1:1 با سرم نرمال تصحیح نشد (به طوریکه در کمبود فاکتورهای انعقادی انتظار می رود ) وجود یک مهارکننده همچون LAC پیشنهاد می شود .
امروزه انواع تست های دینامیک انعقادی در دسترس هستندکه نسبت به PTT وابسته تر به فسفولیپید میباشند. چنین تست هایی همچنین برای تأیید کردن وجود LAC استفاده می شوند و شامل زمان زهر افعی راسل رقیق شده
(the dilute Russell viper venom test) DRVVT و زمان لخته کائولن (Kaolin clot time) می باشد. در پایان تصحیح یک PTT طولانی شده با اضافه کردن فسفولیپید، همچنانکه در تست خنثی کردن پلاکت و تست فسفولیپید هگزاگونال انجام می شود، LAC را مطرح می کند .
تست های RPR و پژوهش آزمایشگاهی بیماری آمیزشی (VDRL) همچنین ACL را نشان می دهند .
مقادیر افزایش یافته :آنتی بادی های APL در افراد طبیعی ناشایع می باشند . مقادیر نرمال آنتی بادی APL در الیزا با مقادیر غیرطبیعی بیش از 5 انحراف استاندارد از حد بالای متوسط تعریف می شود . این مقدار PL10 واحد بیان می شود
(این واحدها تحت عنوان GPL برای آنتی بادی های MPL , IgG برایIgM APL , برای IgA بیان می گردند).
آنتی بادی های APL در بیشتر بیماران با سندرم APL افزایش می یابد.
تیتر بالای آنتی بادی های IgG APL بیشتر با سندرم های بالینی ارتباط دارد . به طور ناشایع بیماران با سندرم APL بالینی ممکن است فقط تست LAC و یا B2GP-I غیرطبیعی داشته باشند .
مقادیر افزایش یافته APL در بیماران با لوپوس دیده می شود . شیوع APL از نوع IgG, IgM در 60-17% بیماران لوپوسی گزارش گردیده است . بیشتر مطالعات شیوع بیش از 30% را گزارش کرده اند .
شیوع APL در بیماران با RAنیز افزایش یافته است که تقریباً در 17% بیماران (از 4% تا 49%) دیده شده است . در بیماریهای اتوایمیون دیگر شیوع آنتی بادیهای APL اساساً بالاتر از نرمال نیست . آنتی بادیهای APL ممکن است در انواعی از بیماریهای عفونی نیز دیده شوند که شامل سفلیس ، سل ، ویروس HIV و دیگر عفونت های ویروسی می باشد . آنها ممکن است در بیماران سرطانی نیز پیدا شوند . در این وضعیت های غیراتوایمیون به ندرت آنتی بادی های APL با سندرم APL همراه می شوند (مثلاً رویدادهای ایجاد کننده لخته).
نتایج تست LAC غیرطبیعی در بیماریهای اتوایمیون معمول نیستند . آنها ممکن است در بیماران با دیس فیبرینوژنمیا یا دیگر انواعی از مهار کننده های (ایجاد لخته ) دیده شود .
کاربردها: آنتی بادی های APL ممکن است در بیماران با نشانه های مطرح کننده سندرم APL مانند ترومبوز های وریدی یا شریانی عود کننده ، سقط جنین و ترومبوسیتوپنی مورد بررسی قرار گیرند . تست های RPR , LAC مثبت کاذب می توانند در تأیید تشخیص کمک کننده باشد .
پس از مشخص شدن وضعیت بیماری و انجام تست بر روی نمونه ها, اطلاعات مختلف زیر گرد آوری شده و در یک جدول رسم می گردد.
TP(True positive) یا مثبت واقعی:
منظور افراد بیمار می باشند که پاسخ آزمایش آنها نیز مثبت می باشند.
TN(True Negative) یا منفی واقعی:
منظور افراد غیر بیماری می باشند که پاسخ آزمایش نیز در آنها منفی گزارش شده است.
FP(False Positive) یا مثبت کاذب: افرادغیر بیماری می باشند که پاسخ آزمایش آنها مثبت گزارش شده است.
FN(False Negative) یا منفی کاذب:
افراد بیماری می باشند که پاسخ آزمایش آنها منفی گزارش شده است. برای محاسبه حساسیت تشخیصی از فرمول صفحه بعد استفاده می نمائیم.
غیربیمار | بیمار | تست |
FP | TP | مثبت |
TN | FN | منفی |
و برای محاسبه ی ویژگی تشخیصی از فرمول زیر استفاده می شود:
معیارهای دیگری نیز برای بررسی تستهای تشخیصی کیفی مورد استفاده قرار می گیرند که از آن میان می توان به موارد زیر اشاره نمود:
15-1مقدار پیش بینی(predictive value):
ارزش پیش گویی کننده مثبت(positive predictive value ):
این مقدار در تستهای مثبت در اصل بیانگر درصد افراد بیماریست که به درستی با آزمایش جواب مثبت گرفته اند و از فرمول زیر برای محاسبه آن استفاده می شود.
ارزش پیش گویی کننده منفی(Negative predictive value):
این مفدار در تست های منفی بیانگر افراد غیر بیماریست که به درستی توسط آزمایش, منفی طبقه بندی شده اند و از فرمول زیر برای محاسبه ی آن استفاده می شود.
- میزان کارایی ( Efficiency)
کارایی کلی یک تست تشخیصی در اصل به درصد افرادی که توسط آزمایش به طور صحیح بیمار و یا سالم تشخیص داده شدند اطلاق شده و در آن میزان شیوع بیماری نیز دخالت دارد. برای محاسبه این میزان از فرمول زیر استفاده می نماییم.
- اندیکس یودنس (Youdne’s)
اندیکس یودنس بر خلاف میزان کارایی بدون توجه به شیوع بیماری نشانگر درصد افراد سالم یا بیماری است که صحیح تشخیص داده شده اند.
J=Se+Sp-1
در این تساوی Se حساسیت Sp ویژگی است.
- نسبتهای احتمالی (Likelihood Ratios)
نسبتهای احتمالی بعنوان پارامترهای مهمی برای تعیین میزان صحت یک آزمایش تلقی می گردند.
نسبتهای احتمالی نتایج مثبت آزمایش: این نسبت در اصل به نسبت احتمال وجود بیماری به احتمال عدم وجود بیماری در موارد پاسخ مثبت آزمایش می باشد
LR+=Se / (1-Sp)
نسبتهای احتمالی نتایج منفی آزمایش:این نسبت نیز همانند مورد اول بوده ولی در مورد آنهایی بکار می رود که جواب آزمایش منفی شده است LR-=(1-Se) / SP
پایش یا بررسی مداوم عملکرد آزمایش در حین استفاده روزمره
آخرین بخش در ارزیابی کیت های کیفی, بررسی مداوم, عملکرد آزمایش در حین کاربرد روزانه آن است این بخش با انجام آزمایشات تکرار پذیری و بررسی حساسیت آزمایش در فواصل زمانی مناسب صورت می گیرد.
منبع:
کتاب الایزا:تهیه شده در واحد تحقیق و توسعه شرکت ژیشتاز طب زمان